* شهیدی از تبار محمد (ص)
بسم الله الرحمان الرحیم
" زندگی و حیات دانشجوی بسیجی شهید محمد ایروَش "
شهیدمحمدایروَش
* ✍️...
محمد در روز دهم بهمن ماه سال 1335 در بندرامام (شاپور) متولد شد. از نوجوانی علاقه زائدالوصفی به انجام عبادات شرعی داشت و در ایام عزاداری اباعبدالله الحسین همیشه ملتزم به شرکت در این فریضه الهی بود. پس از طی دوران ابتدایی و راهنمایی وارد هنرستان صنعتی اهواز شد و پس از اخذ دیپلم فنی همزمان با شروع انقلاب اسلامی با درجه گروهبان سومی به خدمت سربازی اعزام شد.
دراین زمان فرصت مناسبی یافت که در جهت آگاه کردن سربازان و درجه داران و دیگر همقطاران و آشنایی ایشان با چهره اسلام و انقلاب اقدامات مؤثری انجام دهد و در زمان فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تخلیه پادگان های نظامی در زمره افرادی بود که از خدمت نظامی خارج شده و به صفوف مبارزات مردمی می پیوندد.
در همان سال (1356) اقدام به ازدواج نمود و پس از پیروزی انقلاب و اتمام خدمت سربازی در اداره شیلات بندرعباس استخدام می شود. از آنجا که علاقه فراوانی به مطالعه و ادامه تحصیل داشت بطور متفرقه دیپلم علوم تجربی را هم دریافت نمود. سپس تصمیم به استعفاء از محل کار و ادامه تحصیل در دانشگاه گرفت. در حین آمادگی برای شرکت در کنکور؛ در کنار مغازه خواربارفروشی پدرش بطور موقت با مختصر ابزاری تعمیرگاه دستگاه های خنک کننده دائر کرد و از این طریق هم امرار معاش می کرد و هم منشاء خدمات بسیاری به اهالی مستضعف محل می گردید. با تلاش و کوشش و ابتکار اقدام به طراحی و ساخت یک دستگاه فریزر با لوازم مختصر و مستعمل موجود در مغازه کرد که در همان مراحل اولیه کارایی بسیار بالایی از دستگاه ابداعی مشاهده شد.
اما در ذهن خلاق او فقط اینها نبود؛ اندیشه پویایی داشت و هرگز به فکر آسایش و سکون فکری نبود؛ در ماه مبارک رمضان با برنامه ریزی منظمی که داشت عبادات مخصوص این ماه را بخوبی ادا می کرد و در اوقاتی که بایستی استراحت کند کار می کرد. در کارهایش تقوی محور اصلی بود و مسائل دیگر در مرتبه بعدی قرار می گرفتند.
در سال 1364 در کنکور سراسری در رشته مهندسی تأسیسات سرمایشی دانشگاه شهیدچمران کرمان پذیرفته شد؛ با توجه به تأهل و داشتن 3 فرزند خردسال آنچنان در تحصیل علم از خود جدیت و علاقه نشان می داد که باعث حیرت اساتید و دانشجویان همکلاسی شده بود. سال اول دانشگاه را با موفقیت به پایان رساند و در سال دوم تحصیل بود که هجرتی ابدی را برگزید؛ این بار حتی نخواست علائق درونی خویش را به خانواده و نزدیکان بگوید؛ (وی از ابتدای شروع جنگ تحمیلی به طور داوطلب به مدت 12 ماه به جبهه عزیمت کرده بود)؛ پس از فراخوان تشکیل سپاهیان محمد(ص) در آذر ماه سال 1365 بار دیگر در معیت رزمندگان دلاور لشکر 41 ثارالله و تحت فرماندهی سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی عزم میادین جنگ حق علیه باطل را نمود. ایشان قبل از اعزام به جبهه اقدام به تغییر نام خانوادگی خود از ایروَش به محمدی تبار کرد چرا که بدین وسیله نهایت ارادت خود را به نبی مکرم اسلام به اثبات برساند و در زمره سپاهیان آن وجود نازنین قرار بگیرد.
سرانجام در شبی تاریک که تیره گی حاکمیت کفر پرده بر انوار تابناک چهره های درخشان انسانیت انداخته بود همچون بارقه ای درخشید و مظلومانه در تاریخ 7 بهمن 1365 در ادامه عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه (نهرجاسم) طی نبردی سهمگین در حالی که قلب سیاه دشمن را نشانه می رفت سرآکنده از وصال عشقش به معبود یکتا؛ آماج تیر خصم شد و عاشقانه و عارفانه جام شهادت را نوشیده و در سن 30 سالگی به مقام منیع شهادت واصل گشت. چه زیبا بود حیاتش و چه زیباتر شهادتش؛ سلام بر او روزی که زاده شد و روزی که عروج کرد و روزی که دوباره محشور شود.
عاقبت پیکر مطهرش پس از روزها غریبی و بر خاک ماندن در تاریخ 19 بهمن ماه 1365 در گلزار شهدای بندرعباس آرام گرفت.