سِرِه

روشنگری و تبیین تحریفات دفاع مقدس

سِرِه

روشنگری و تبیین تحریفات دفاع مقدس

سِرِه

از ایشان نیستی ؛ می گو از ایشان *
هدف اصلی ایجاد این وبلاگ، تبیین و روشنگری تحریفات در روایتگری دفاع مقدس می باشد. از مخاطبان محترم تقاضامی شود از طریق آدرس 📧 : hk43siamak@yahoo.com ویا 📱: 09177334877(لطفا"فقط پیام کوتاه) نقطه نظرات و پیشنهادات خویش را ارسال نمایند.
هرگونه بازنشر و اقتباس از مطالب این وبگاه ؛ باذکر آدرس ؛بلامانع است.
deare friends .Only comments written in persian will be displayed and responded to .Thank you

نویسندگان

* ایثارگری، به معنای رفتارهای غیرعقلانی نیست

پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۲۸ ق.ظ
بسم الله الرحمان الرحیم
 *  هر عملی که موجب تضعیف جبهه اسلام و یا موجب خسارت  مادی و معنوی بوده و یاباشد حکم آن چیست.؟!
خواننده گرامی نظر به اینکه به جهت اختصار و کاهش حجم مطلب یادداشت از لینک آدرسهایی در متن یادداشت استفاده شده؛ متذکر می گردد به جهت اتقان فحوای مطلب حتما موضوعات لینکها مورد مداقه قرار گیرد. با تشکر
☜ ... اشاره : 
تابحال و در طول خدمتم در سپاه و بویژه واحد بسیج؛ با این حجم از روایتهای ساختگی ؛ افراطی و غیرعقلانی در بارهء حماسه دفاع مقدس مواجه نشده بودم. پس از بازنشستگی غیرمنتظره! از مجال بدست آمده برای مطالعه کتابهای پر تیراژ دفاع مقدس و بررسی محتوای شبکه های اجتماعی پرمخاطب استفاده کردم و از این همه تبلیغ و مبالغه ؛در بزرگنمایی و غیر واقعی نمایاندن حقیقت دفاع مقدس در این کتب و فضاها حیرت کردم و بر خودم فرض کردم تا اندازه ایی که اطلاعاتم یاری کند ؛ از گذشته پر افتخار خود و همرزمان مظلوم م؛ عاقلانه و بدور از هر گونه اغراق و مظلوم نمایی دفاع کنم . آنچه در پی میآید نتیجه یک بررسی طولانی مدت  و بدور از هر گونه حب و بغض است.
برایم خیلی سئوال بود که چرا غالبا" وقتی می خواهند کتابی با مضمون جنگ تحمیلی را معرفی کنند! "کوچه نقاشها" هم جزو آنان است؟ کتابی که به رغم تیراژ بالایش و تبلیغات تلوزیونی و رسانه ایی جهت دار؟! , تاکنون مورد تقریظ و تلمیح رهبر معظم انقلابlink که در معرفی آثار دفاع مقدس به مخاطبین همت والایی مبذول داشته و با توشیح و تقریظات موجز؛ اصالت یک کتاب و یا محصول فرهنگی را مورد تایید قرار می دهند؛ قرار نگرفته !؟ احتمالا" وجود پاره ایی مطالب ناموثق و مبالغه آمیزlink در متن کتاب می تواند از دلایل این بی اعتنایی معظم له به برخی آثارمنتشره و مورد استقبال عوام الناس باشد. 
*از جمله مواردیکه برایم بشدت حساسیت برانگیز بود؛ روایتگریهای کاملا" احساسی و مبالغه آمیز برخی راویان شاخص! خاصه در مناطق موسوم به "راهیان نور"link  بود؛ که در یادداشتهای قبلی بدان پرداخته ام و یحتمل شما خواننده محترم هم کم وبیش متوجه منظور بنده شده اید. راویانی که تنها هنرشان نقل کرامات محیرالعقول و خوابهای بی پایه و اساس در مورد شهدای مظلوم؛ با آب و تابی که تنها شگرد خود این موجودات می باشد سعی در ساختن تصویری غیر واقعی و غیر عقلانی از ایثارگریهای رزمندگان و شهدا دارند.
👇
*موضوعی که به عنوان نمونه مطرح می شود از کتاب "کوچه نقاشها" نقل می شود و سپس پردازش آن توسط راوی مشهورlink  را مشاهده می کنیم و نهایتا"مورد نقد و بررسی قرار می گیرد:
  1-*گمنامی

صفحه 264/کوچه نقاشها

من و اصغر؛قدم زنان آمدیم لب کانال.زیرسقف آسمان راه رفتیم. آسمان پرستاره وسیاره بود.یک جاایستادیم.داشتم آسمان را نگاه میکردم که اصغریکدفعه دست بردتویقه اش؛پلاکش را کندودر دستش گرفت.تعجب کردم.گفتم:((ا...چی کارمیکنی؛اصغر؟

باحالت عجیبی که هرگزتا آن موقع ندیده بودم:گفت:((شهادت هم یه جورشهوته.می خوام گمنام بمیرم تااسیر این شهوت نباشم.)) ..........................................

همینطورکه نگاهش میکردم؛پلاکش را انداخت توی کانال ماهی.با ناراحتی گفتم:((بابااصغر؛چی کارکردی؟اگه طوریت بشه؛باهمین پلاک پیدات می کنن. چرا انداختیش؟))

گفت:((حتی به اون هم نمی خوام وابسته باشم.)) ((شهیداصغرارسنجانی فرمانده گردان میثم- فروردین 1366 عملیات کربلای 8))خاطرات سیدابوالفضل کاظمی  

2-*بی پلاک ها (حسین یکتا)

👇
برحسب آمارها! تعداد شهدای مفقودالاثر جنگ تحمیلی رقمی بالغ بر 12 هزار نفر بوده که با تفحصهایی که از بعداز قبول قطعنامه ؛ با صرف وقت و هزینه های جانبی آن شده؛ تاکنون حدود 6 هزار پیکر ایشان تفحص شده و کماکان حدود 6 هزار نفر دیگر بایستی تفحص شوند. اگر لامحالا"؛ همه این عزیزان پیرو چنین تفکر بی اساسی بوده باشند و یا در آیندهء نبردهای جبههءمقاومت؛ رزمندگان مقاومت هم؛چنین روشهایی را نصب العین خود قرار دهند! آیا می توان تصور کرد با چه حجمی از شهدای "مجهول الهویه" و یا به تعبیری "گمنام" مواجه خواهیم بود. پاسخگوی پدران و مادران چشم انتظارشان چه کسی خواهد بود؟ چه میزان بودجه و چند نفر ساعت کار باید ؛ مشغول تجسس و تشخیص هویت ایشان از روشهای پر هزینه ایی نظیر آزمایشهای ژنتیکی و DNA بشود؟   
یقینا" ترویج چنین آداب و تفکرات شخصی؛ بر فرض صحت وقوع؛ هزینه های گزاف مادی و معنوی؛ بر نظام مبتنی بر قوانین اسلام تحمیل خواهد کرد.
✍️... طرح مسئله :
سؤال: درکتابهایی با مضامین دفاع مقدس گاهی روایت می­کنند که مثلا": "عده­ای از بچه ­ها در اوج گرمای تیرماه جنوب، به عشق حضرت عباس(ع) قمقمة آبها را خالی کرده و به عملیات رفته­اند.""یا اینکه فلان رزمنده یا فرمانده گردان پلاک شناسایی­ شان را به دور انداخته اند تا شهیدگمنام شوند" و یا "رزمندگانی بدون آموزش نظامی و بی­ اجازه فرماندهان به خط مقدم می­رفته اند؛ "و مطالبی از این دست به عنوان ارزش و فضیلت رزمندگان نقل می­شود. نظر به اینکه نبرد اسلام و کفر پایانی ندارد و جبهه مقاومت اسلامی هم متأثر از فرهنگ دفاع مقدس می باشد. ترویج و نشر و اقدام به چنین اعمالی که نوعا" موجب تضعیف جبهه اسلام و ایجاد خسارات مادی و معنوی، به تبع اینگونه اقدامات برای نظام اسلامی می­گردد، چه حکمی دارد؟

ازراست: شهیدان تشنه لب سیدجمال میری؛ابرهیم دهقان؛ سردارعالیکاروشهیدان مهدی نظیری ومصطفی اسداللهی ساعاتی پیش از عملیات قدس 3؛ 19تیرماه 64
🔰 تبیین : 
*پاسخ:

ایثار و فداکاری یکی از مشخصه های مهم فرهنگ اسلام می باشد که جلوه های آن را می توان در عرصه های مختلف از جمله عرصه های جهاد و دفاع مشاهده کرد. تاریخ اسلام نیز سرشار است از رفتارهایی که در آنها ایثار، فداکاری و گذشت، به صورت کامل موج می زند، اما در این میان نکته مهمی وجود دارد و آن این است که ایثارگری در اسلام، به معنای رفتارهای غیرعقلانی نمی باشد، چراکه اساسا دین اسلام دین غیرعقلانی نمی باشد و از این روی نباید کاری کرد که مغایر با احکام مسلم عقلانی است، به عنوان مثال رفتن رزمندگان به خط مقدم بدون اینکه آموزش نظامی دیده باشند جز انداختن خود در مهلکه که خداوند متعال در قرآن کریم آن را منع کرده[1] ثمره­ ای ندارد و کسی که به این ترتیب جان خود را در معرض خطر قرار می­دهد هرگز فداکار نخواهد بود، همچنین بی اعتنایی به اجازه فرماندهان جز اختلال در نظم لشکر که در شرایط جنگی عنصر حیاتی می باشد، مغایر با هدف ایثارگری و فداکاری است که نه تنها جان خود فرد را در معرض خطر قرار می­دهد بلکه می­تواند منجر به آسیب­های جدی به کلیه نیروهای خودی شود. ریختن آب از قمقمه ­ها و رفتن با لبان تشنه به جبهه در اوج تابستان نیز اگر رخ داده باشد، اقدامی کاملا فردی می باشد که لزوما کار مثبتی نمی­باشد تا اینکه به عنوان الگو قرار گیرد، چرا که اول، اگر حضرت عباس ع اقدام به این کار نموده و تاریخی که در این زمینه نقل می­شود صحت داشته باشد، صرفا به این دلیل بود که وی امام خود را مقدم بر خود می­دانست و با توجه به اینکه او برای بردن آب برای امام و اهل­بیت ع به آنجا رفته بود راضی نبود که پیش از امام خود، آب بنوشد و به همین دلیل اگر آب را به خیمه­ها می رساند و امام ع سیراب می شد خود او نیز از آب استفاده می­کرد، از این روی اقدام حضرت عباس ع اقدامی اخلاقی و عقلانی بود که مبتنی بر امام شناسی او بود، دوم، تلاشی که امام حسین ع و حضرت عباس ع برای به دست آوردن آب انجام دادند حاکی از این است که تلاش برای به دست آوردن آنچه باعث تقویت نیرو می­شود همچون آب، اقدامی است که سیره اهل بیت ع آن را تأیید می­کند و این سیره مغایر است با هدر دادن آنچه نقدا موجود است و استفاده از آن موجب افزایش توان رزمی رزمنده می­شود، به ویژه اینکه آنچه در جبهه­ های جنگ اهمیت داشت علاوه بر ابعاد روحی و معنوی جبهه ­ها، ثمر دادن این همه تلاش­ها بود که این هدف نیز مقدماتی همچون داشتن بنیه لازم برای نبرد داشت و به همین دلیل اگر رزمنده در جبهه حضور داشته باشد باید از ابزارهایی که برای تقویت بنیه نیازمند آن است و در اختیار دارد بهره بگیرد، نه اینکه داشته­ های خود را نیز هدر دهد، مگر اینکه این کار، هدف بزرگتری در پی داشته باشد مثل اینکه رزمنده ­ای اطمینان دارد که تا دقایقی دیگر شهید خواهد شد و به دلیل کمبود آب، قمقمه آب خود را به رزمندگان دیگر به ویژه مجروحان می­دهد و خود بدون آب به میدان می­رود و یا رزمنده ­ای در شرایط کمبود شدید آب، به جای اینکه خود از آن آب بنوشد، قمقمه خود را در اختیار رزمندگان دیگر قرار می­دهد که این اقدام، در واقع همان ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود می­باشد که در قرآن کریم[2] نیز بدان تشویق شده است و ترویج آن نیز اشکالی ندارد.

بنابراین رزمندگان ما غالبا اهل اقدامات نامعقول نبودند و اگر اتفاقاتی از این دست نقل می­شود، رفتارهای شخصی است که قابل الگوبرداری نمی­باشد، چرا که با اصول و مبانی دینی دیگر تعارض پیدا می­کند، مگر اینکه این تعارض، ظاهری بوده و با تأمل عمیق­تر و در نظر گرفتن هدف­های مهم مبتنی بر عقلانیت از این اقدام، در نهایت دریابیم که این کار موجّه بوده است همچون داوطلب شدن برای انجام عملیات شهادت طلبانه در شرایطی که ابزاری جز این گونه عملیات وجود ندارد با هدف ضربه زدن به دشمن، انداختن ترس در دل و جان آنها و دادن این پیام که رزمندگان در راه دفاع از حق، حاضرند جان خود را فدا نمایند و در این مسیر کمبود اسلحه و تجهیزات نمی­تواند خللی در اراده آنها ایجاد نماید و عقلانیت این رفتار زمانی آشکارتر می­شود که دریابیم اگر این اتفاق رخ ندهد، دشمن چنان احساس قدرتی می کند که ممکن است جان همه رزمندگان را بگیرد در حالی که با این اقدام، جان اکثر رزمندگان حفظ شده و دشمن نیز علاوه بر صدمات مادی و انسانی، ضربه روحی سنگینی دریافت می کند که توان عملیاتی او را به شدت تحلیل می برد.

Attention :Only comments written in persian will be displayed and responded to .Thank you*

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم link

[1] بقره/195، وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَة یعنی : وخویش را بدست خود به هلاکت نیافکنید.

[2] حشر/9، وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة، یعنی: دیگران را بر خود مقدم می دارند با اینکه خود احتیاج دارند.

از همراهان و منتقدین همیشگی در خواست می شود از بذل نقطه نظرات سدیدشان ذیل این یادداشت دریغ نفرمایند . وفقکم

👇 مقالات مرتبط

آسیب‌شناسی روایت‌گری

- شبهات و تحریفات در روایت راویان راهیان نور

از روایت معیوب تا روایت مطلوب

- رعایت امانت‌داری در روایت حوادث دفاع مقدس در راهیان نور

نظرات  (۱۳)

شرح عکس 2 و عملیات قدس 3 ....
عملیات قدس 3 ؛ از سری عملیاتهای محدود دفاع مقدس است که توسط رزمندگان لشکر19 فجر فارش-شیراز؛ با هدف انهدام نیروی دشمن بعد از عملیات بدر و قبل از عملیات والفجر8 انجام پذیرفت ... از ویژه گیهای این عملیات گرمای بالای 50 درجه منطقه عملیاتی و ماه تیر است که بدین سبب تعداد زیادی از شهدای این عملیات از تشنگی جان دادند. 
در بخشی از گزارش عملیات چنین آمده:
سر انجام گردانهای عمل کننده لشکر  19 فجر، در ساعت 02:45 (دو و چهل و پنج دقیقه) بامداد روز بیستم تیرماه سال 1364 با رمز «یا امام صادق (ع) ادرکنی» با رعایت اصل غافلگیری بر قوای دشمن یورش بردند؛ سرعت عمل یگانها به قدری زیاد بود که در همان ابتدای نبرد بیش از پنجاه تن از قوای دشمن به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.

عمق پیشروی در این نبرد، بین 17-19 کیلومتر تعیین شده بود. از آنجا که عمده ترین هدف تاکتیکی این عملیات، انهدام تجهیزات و گرفتن تلفات از دشمن بود، به محض نزدیک شدن سپیده، دستور بازگشت به مواضع پیشین صادر شد.

در این میان، برخی نیروها به علت تعجیل در برگشت به سوی مواضع خودی به میادین مین دشمن برخورد کردند و از آنجا که امکان حمل و نقل آب شرب بیش از بار مبنای یگانهای عمل کننده به علت نفوذی بودن عملیات وجود نداشت، نفرات باقیمانده در میدان مین دشمن بر اثر کمبود آب و عطش فراوان مظلومانه به شهادت رسیدند.
گاهی یه چیزی از شهدا می‌خونم که به نظرم خیلی صحیح نمیاد، بعد نگاهم به شهدا (که اونام بالاخره آدم بودن دیگه) واقعی‌تر میشه. توقع نداریم که شهدا معصوم باشن؟ پس چرا هرکاری کردن رو به عنوان ارزش نقل می‌کنیم؟ :) مثل همین کندن پلاک که البته باید در هر شرایطی موردی بررسی بشه.

داستان این عکس متاثرم کرد! خدایشان رحمت کناد.
پاسخ:
سلام و تشکر از مشارکت مفید و موثر سرکار .... بله اصل کلی همین است که شهدای گرانقدر اسلام انسانهایی هستند که معصوم نیستند و ایجاد هالهء قداست و تقدیس گرد همه احوالات و سیرهء ایشان چندان به صواب نزدیک نیست ... این حقیر اگر بخواهم تعداد شهدایی را که از نزدیک با ایشان حشر و نشر داشتم احصاء کنم رقمی قابل توجه خواهد بود ولی در خیلی از ایشان تفکرات و رفتارهایی هم و جود داشت که شاید امروز برای خیلی ها قابل درک و فهم نیست... مثلا شهیدی را سراغ دارم که سال 65 متعصبانه می گفت: "هر کس که با حسینعلی منتظری(قائم مقام معزول رهبری) مخالف باشد؛حضرت خر تشریف دارد" یا شهدایی که بشدت با نوارهای شهرام ناظری و ش...جریان که آن زمان در اتوبوسهای بین شهری خیلی استفاده می شد, مخالف بودند و با راننده اتوبوسها در گیر و حتی بین را پیاده می شدند و ... 
حالا اینکه بیاییم و جدا کردن پلاک از خود و دور انداختن آن توسط یک شهید بزرگوار را که کاملا با مقررات و قوانین منطقه جنگی مغایرت دارد را امری مستحسن و قابل الگو پذیری و و جیه! نزد جوانان امروز جلوه بدهیم و درکتب و راهیان نور تبلیغ شود و از آن به دفع شهوت تلقی کنیم بسیار به خطا رفته ایم. 
اینکه ماجرای این 4 شهید جوان عملیات قدس 3 را هم ضمیمهء این یادداشت کردم هم بدلیل یاد کردن ایشان در زمان مقتضی بود و هم اینکه بگویم در عملیاتهایی نظیر "رمضان ؛ قدس3 و بیت المقدس7 "که در تابستان و گرمای طاقت فرسای جنوب کشور اجرا شدند اگر این نیروها می خواستند همگی به زعم باطل داستان روایت شده توسط "آقای آژیر"به عشق حضرت عباس ع به شهدای کربلا تاسی کنند ضمن اینکه توان رزمی شان همان ابتدا به ساکن ضایع می شد! نتایج این عملیاتها از حیث تلفات انسانی بسیار فاجعه بارتر می گردید. همانطور که توضیح دادم در عملیات قدس3 بدلبل اینکه" امکان حمل و نقل آب شرب بیش از بار مبنای یگانهای عمل کننده به علت نفوذی بودن عملیات وجود نداشت،" این 4 شهید عزیز که از دوستانم بودند و عضوگروه مقاومت مسجدتوکلی شیراز بودند  و بسیاری دیگر از رزمندگان دلاور ل19فجر مظلومانه از تشنگی شهید شدند. امید که با این بیان الکن و ناقص توانسته باشم حق مطلب را ادا نمایم.
وفقکم و ایانا

سلام
خیلی موافقم
اصولا رشد معنوی انسان باید حتما عقلانی باشه. این رفتار های احساسی و دور از حساب و کتاب و بعضا مضر، میشه گفت شاید حتی ما ها رو از اون رشد معنوی درستی که مورد رضای خدا و ائمههست دور کنه.

پاسخ:
وعلیکم السلام ...
با تشکر از همراهی و تاییدات موثر سرکارعالی ... مدتی ذیل سایر یادداشتها از نظرات سرکارعالی بی بهره بودیم ... سپاس که التفات فرمودید ... 
وفقکم 
به بزرگواری خودتون ببخشید.
ذهنم نمیکشه دیگه... بدنم خسته ست. 

یه مدت استراحت کنم و دوباره ذهنمو فعال کنم؛ هستم در خدمتتون. 
وبلاگ شما برای من مهمه.
پاسخ:
عذر مادری بزرگوار که اهتمام به تربیت فرزندان عزیز ش حفظهم الله؛ دارد و البته مدیریت خانه و امورات همسر محترم را متعهد گردیده؛ همواره پذیرفته و موجه است ... قصد ایذاء و گلایه گذاری نداشتم ...  خداوند به شما و بیت محترم عافیت و حسن عاقبت عنایت نموده و سرکارعالی را به مدد امدادهای قدسی حضرت صدیقهءاطهر سلام الله علیها مستظهر ؛موید و موفق نماید.
وفقکم الله وایانا لمرضاته
۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۲:۵۲ پژوهش های حقوق و ادیان (بانک صهیونیسم)
سخن حضرت عالی کاملا به جاست... لکن بعقیده حقیر کمی تند به حاج حسین یکتا تاختید... ایشان هم مثل شما تلاش در ترویج فرهنگ شهادت و احیای یاد شهدا دارند و وجودشان را وقف این مسئله کرده اند و زحمات فراوانشان در تربیت نسل انقلابی الحق ستودنی است... با این همه قبول دارم در روایتگری شان گاهی جنبه های احساسی بر جهات منطقی پیشی می گیرد. چنانچه از طریقی این نقدها را به گوششان برسانید بنظر به صواب و ثواب نزدیکتر است...

همواره سربلند باشید...
پاسخ:
با سلام و تحیات خدمت برادر فرهیخته و گرامی جناب ساقی "ادام الله توفیقه"
لحن ملایم و لطیف نقد حضرتعالی؛ پاسخگویی رابه محضرتان کمی دشوار می کند. لهذا برما ببخشید. حتما" شنیده اید که "حسنات الابرار؛سیئات المقربین" این به زعم سرکارعالی"تاختن" از همینجا نشات گرفت ؛ خطا و مبالغات مثل منی کجا و سهو و سهل انگاریهای های امثال ایشان کجا؟آثار صدمات و تبعات خطایای کدام از ما بیشتر است؟ یاد دارم پیش از این در شماره های 56,53و59 فصلنامهءتخصصی مطالعات دفاع مقدس نگین ایرانlink(ویژه روایتگری راهیان نور) سالهای95,94و96 " مقالات مفصلی از سوی آقایان مرحوم دکتر حسین اردستانی(مدیرمسئول وسردبیر فصلنامه) و محمدجواد اکبرپور بازرگانی (مدیر اجرایی فصلنامه) و سایر اعزه گرامی دست اندرکار این نشریه تخصصی و معتبر در عرصه دفاع مقدس با ذکر نام تعدادی از راویان منجمله برادر"راوی" مدنظر شما؛به آسیب شناسی و ذکر نقاط ضعف و قوت روایتگری این بزرگواران پرداخته بودند که قطعا" از منظر و مرئی دیدشان هم گذشته از جمله ایراداتی که به این بزرگوار گرفته شده بود : "یکی از نقاط ضعف روایتگری آقای حسین یکتا، اتکا به خاطرات مبتنی بر خواب است."ویا اینکه "راوی در بیان آمار تلفات وشهدای منطقه شلمچه در عملیات کربلای5 "30 الی 45 هزار عنوان کرده است  این آمار یک چهارم یا یک پنجم کل شهدای جنگ است".البته ناگفته نماند که در همین مقالات از محاسن روایتگری ایشان هم صحبت شده که موضوع بحث ما نیست. و حتی پیش از اینها نیز رهبر معظم انقلاب به کرات در باره پرهیز از "غلو و اغراق و تحریف "در روایتگری دفاع مقدس خصوصا"راجع به راهیان نور تذکراتی را داده بودند. مخاطب این پیامها و مقالات اگر امثال ایشان و بنده نیستیم پس چه کسی است؟ 
اینکه فرموده اید:"این نقدها را از طریقی به گوششان برسانید" باید محضرتان عرضه بدارم که حجت سالهاست بر من امثال ایشان تمام گردیده و آنچه باید گفته می شده و می رسیده به اهلش رسیده؟! کسانیکه دیگران را به شنیدن و اطاعت از"منویات ولایت" توصیه می کنند خودشان در سمع و اطاعت ! اولی تر و ارجحترند. امید که با این قلم الکن توانسته باشم احتجاجی متقن به محضرتان نموده باشم ...  والامرالیکم
حالا البته این رفتارها یا نگرش‌ها ممکنه الان خیلی عقلانی به نظر نیاد، ولی این موضوع دلیل نمی‌شه که بگیم اتفاق هم نیفتادن. قطعا در پروسه‌ای مثل انقلاب و بعد هم دفاع مقدس، افراط‌های زیادی در حوزه‌های مختلف اتفاق افتاده که طبیعی هم هست. جامعه‌ای که صبغهٔ دینی داشته و سال‌ها به ارزش‌های معنویش به شکل‌های مختلف توهین شده یا به هرحال نادیده گرفته شدن، طبیعیه بازگشت اغراق‌آمیزی به معنویت داشته باشه.
سر سوزنی در اخلاص و فداکاری اون عزیزان شک نداریم، ولی این که چنین اتفاقات از نظر من و شما غیر عقلانی‌ای افتاده باشه به نظر من کاملا محتمله.
حالا البته ترویجش یه بحثه، روایت مودبانهٔ بعضا کمی منتقدانه‌اش یه بحث دیگه.

+اون صوت معروف شهید باقری تو «آخرین روزهای زمستان» که آقای زمین‌پرداز جای ایشون صحبت می‌کردن هم اتفاقا شامل چنین مواردی بود. فک کنم با عنوان «هرکس خسته شده جمع کند برود» باشه تو فضای مجازی.
پاسخ:
با سلام و تشکر از التفات و اظهار نظر سرکارعالی .... با این نظرتان که فرمودید:" قطعا در پروسه‌ای مثل انقلاب و بعد هم دفاع مقدس، افراط‌های زیادی در حوزه‌های مختلف اتفاق افتاده " موافقم "بازگشت اغراق‌آمیز به معنویت "بهترین تعبیری است که مبذول داشتیدوتشکر میکنم؛ چنانچه سرکارعالی متن یادداشت را مجددا" با تمامی منضمات و ملحقات مورد مداقه قرار دهید... خواهید دید که یادداشت در پی نفی و اثبات وقوع این موارد نبوده و بیشتر آثار تبعی این اعمال و افکار در آیندهء جنگ و جبههءمقاومت و شهدای آن مد نظر بوده ! کما اینکه با فاصله ایی نزدیک به 31 سال از پایان جنگ تحمیلی؛ در جبهه مقاومت تقلید و تاسی به "رطب و یابس" دفاع مقدس ایران؛در بین رزمندگان لبنانی؛سوری؛افغانی؛پاکستانی؛عراقی؛یمنی و فلسطینی دیده می شود و اینجاست که باید صرفا" تجربیات موفق و صحیح را منتقل کنیم نه هر نوع عمل انفرادی و سلیقه ایی منجر به خسارت و هزینه را....
غیر عقلانی بودن اینگونه رفتار و سلوک نیز به تشخیص بنده و سرکارعالی نیست. اگر به یادداشتهای قبل هم مراجعه کنید خواهید دید که یک مسئله را ابتدا با مراجع معتبر پاسخگویی به شبهات اعتقادی در میان گذاشته و سپس با درج پاسخ آن مرجع به تبیین موضوع پرداخته ایم که در اینجا "مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم link" مرجع پاسخگو بوده است.تیتریادداشت هم برگرفته از پاسخ مندرج همان مرجع است. ضمن اینکه دفاتر مراجع تقلید دیگر از پاسخ دادن به سئوال؛ بطور معنی داری خودداری کردند.
+صوت معروف شهیدباقری در مستند"آخرین روزهای زمستان"هم که صدای اصلی و واقعی خود شهیدباقری است و آقای زمین پرداز فقط با تمرین و ممارست زیاد جای ایشان لب زدند, را چند بار گوش دادم و ربطش را با موضوع یادداشت؛ متوجه نشدم لطفا"توضیح بیشتری دهید... "شهیدحسن باقری اتمام حجت با فرماندهان بعداز عملیات رمضان link:اگه از جنگ خسته شدیم ول کنیم بریم؛هرکی میخواد بره,بره...هیچکسی را به زور نگه نمی داریم...هرکی خسته شده هرکی نمیخواد بجنگه جمع کنه جل و پلاسش رو بره...ایشون بدونه اگه 10نفرداره این 10 نفر وایسادند تا کشته بشن...ما نمیخوایم از تیپمون 1 نفرباقی بمونه آخرجنگ ...ولی میخوایم به آخرجنگ برسیم...جوی درمابوجود اومده که ازمرگ می ترسیم از خودم میگیرم تا بقیه....این جوو باید یه انقلابی کرد,عوضش کرد... من نمی فهمم 8ماه نیرو میومد وا میستاد....ادامه را درlink بشنوید" 
با تشکر از حضور سرکارعالی در مباحث 
وفقکم الله وایانا لمرضاته


سلام

اینکه بعضا، یکسری از شهدا واقعا با حس و حال خالصانه و نیات و اعمال پاک، جنگیدن و شهید شدن، شکی درش نیست!
اما قضیه از اونجایی به مذاق ما خوش نمیاد که این رو به همه تسری میدن و به قول شما، ازش یک داستان اغراق آمیز و دور از ذهن در میاد!

در حالی که بخشی از این شهدا، از یه زندگی معمولی و یا کاملا به دور از معنویت برخوردار بودن که دست بر قضا به میدان جنگ کشیده شدن...
و اگر این هم نبوده، الان اصل و رسم خودشون رو گم کردن! ( ماجرای سخیف نمایندگان مجلس توسط همون رزمندگان! از ذهن پاک نمیشه)

پاسخ:
سلام و تشکر از مشارکت همیشگی موثر و اظهار التفات سرکارعالی در مباحث .... بله دقیقا" بنده هم با تسری دادن و داستان سازیهای اغراق آمیز؛ تبعی از وقایع مورداشاره مشکل دارم ... 
چنانچه مقدورتان هست "ماجرای نمایندگان مجلس را کمی تبیین کنید... حضور ذهن ندارم ... ممنون
با تشکر مجدد از حضور سرکارعالی
وفقکم
سلام

حضور موگرینی در مجلس و خودکشی! نمایندگان ما، برای سلفی گرفتن!
که بعضاً رزمندگان دفاع مقدس هم بودن!

پاسخ:
سلام و تشکر ... بله ماجرای تاسف بار "سلفی ذلت" را می گویید.... متوجه شدم ...مع الاسف .... تلمیح جالبی بود ... سپاس
وفقکم
ممنون از پاسخ دقیق و کاملتون.

توی همون فایل صوتی یه جایی شهید باقری می‌گن (به مضمون) تخریبچی اومده معبر باز کرده بعد فرمانده دراومده به رزمنده‌ها می‌گه کی داوطلبه بره رو میدان مین والخ.
به نظرم مرتبط بود با روح کلی بحث شما.
پاسخ:
سلام و تشکر از حضور پیگیر سرکارعالی ...
 بله دقیقا" اون فراز از صحبتهای شهید باقری که لینک ش را برایتان گذاشتم مرتبط با روح کلی مباحث مطروحه در "وبگاه سره" هست. معتذرم که متوجه نشدم ... کاش به همان قسمت اشاره کرده بودید... این سوء مفاهمه را بر ما ببخشید ... منتظر نظرات موثر سرکارعالی ذیل سایر یادداشتها هستم ... زنده باشید
وفقکم
حاجی حرفای حسین یکتا بیشتر تاثیرمیذاره روی ما تا حرفای شما :)) (جهت حرص دادن)
ولی شما ادامه بدین...

+ توی حکایت زمستان که صوت ها رو پخش میکرد چقدر راحت فرمانده میتونست بگه شرعا فلان کار رو باید انجام بدین یا حفظ اسلام به اینه ...(یادم نیست کدوم قسمتش این رو گفت) الان دیگه به اون راحتی و قطعیت نمیگن

اینم برام جالب بود. اگه توضیحی بفرمایید ممنون میشم
پاسخ:
سلام ... من معمولا حرص نمی خورم برای این موضوعات؛ بلکه خیلی غصه می خورم ... برای جواب شما از کتاب خدا مدد می گیرم که بلا تشبیه به این مقوله می فرمایند: إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿۳﴾ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳)"سوره انسان" من سعی می کنم سره و ناسره های یک تاریخ و عقبهء نه چندان دور و قابل دسترس آنرا برای همه تبیین نمایم سر عناد و دشمنی هم با کسی ندارم ... امیدوارم که این ناچیز بضاعت سواد ؛ مستظهر به وساطت دوستان شهید و عنایت پروردگارم باشد و  پروردگارم سینه‏ ام را گشاده گرداند؛و کارم را براى من آسان سازد؛و از زبانم گره بگشاىد؛تاسخنم را بفهمند... اینکه می فرمایید  حرفای آن بنده خدا بیشتر تاثیر می گزارد تا حرفای مثل منی که بلد نیستم حتی مخاطبین وبگاهم را افزایش دهم شوخی نیست! حقیقت تلخی است که من آنر لمس کرده و می کنم. ولی باز به تاسی از کلام خدا: "استقامت می کنم چنانچه امر شده" برایم دعا کنید . 
+فکر می کنم منظورتان از "حکایت زمستان" همان مستند "آخرین روزهای زمستان" باشد که الحق با ضمیمه کردن صوت واقعی شهیدانی نظیر حسن باقری و احمدمتوسلیان به متن داستان؛ دراثرگذاری این مجموعه ؛بسیار موثر واقع گردیده. اما اینکه منظور شما دقیقا" کدام صحبتها و کدام شخصیت است متاسفانه من هم حضور ذهن ندارم ... چنانچه اشاره جزیی تری نمایید بررسی می کنم و در حد درک و فهم خود برایتان توضیح می دهم .
 نظرات سدید جنابعالی ذیل پستهای ماضی غایب اند...
وفقکم و ایانا
صدای شهید باقری بود.

+ ما ارادات داریم ماضی و مَضا :)
پاسخ:
سلام ... خیلی کمک نکرد اما پیگیری می کنم؛ ان شاءالله ... 
+ارادت همچنان باقی ست! پسین و پسا :)
وفقکم
سلام جناب پوراسد ...
نگاه دقیق و موشکافانه ای به موضوعاتی دارید که اغلب برای ما مخاطبان به دلیل شنیده شدن زیاد ، عادی شده ... و در عین حال جالب و مفید هستند ... مخصوصا اینکه شما در مطالب، مسئله  شرعی و حق الناس و مضرات مادی و معنوی رو هم متذکر میشید ...
بسیاری از راویان نیت درستی دارند ... منتها برای رسیدن به هدف درست به قول شهید مطهری (رحمة الله علیه که امروز سالگرد شهادتشون هم هست) ، اسلام این اجازه رو به ما نمیده که از وسیله نادرست استفاده کنیم ...
مثال بارز ، وقوع کسوف همزمان با مرگ فرزند پیغمبر خاتم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلّم بود که اتفاقا پیغمبر (ص) جهت تاثیرگذاری بر عوام و جذب آن ها به دین اسلام ، راحت می تونستند از این قضیه استفاده کنند ، منتها نه از لحاظ شرعی نه اخلاقی این رو درست نمی دونستند ...
و در کنارش این اعتراف رو باید بکنیم ، که خیلی از ماها هم دوست داریم که این حرف ها (مبالغه کردن ها) رو بشنویم تا حال معنوی به ما دست بده ...!! خیلی از منظر عقلانی به قضیه نگاه نمیکنیم ...
در ضمن ما ایرانی ها در رفتارهای مبالغه آمیز هم دستی داریم ... به شما و دوستان جسارت نمیکنم ... منتها یاد داستانی افتادم که بی ربط با متن شما نیست ...
یکی از بستگان نزدیک ما دو سال پیش (در دفاع از حریم ولایت) به سوریه رفته بودند ... نقل میکردند که رزمندگان لبنانی خود را تا دندان مسلح کرده بودند و تمامی جوانب احتیاط و ایمنی رو رعایت کرده و به ما ایرانی ها ایراد میگرفتند که چرا شما همینطور بعضا بی نظم و بدون ایمنی و ... به میدان جنگ میرید ...؟؟؟!!!!
برای همین هست که در جنگ 33 روزه با ارتش اسرائیل کمترین تلفات رو هم دادند ...
شور همیشه در کنار شعور بیشترین نتیجه رو میده ... البته قبول دارم که بعضی شرایط، خاص هستند و باید جور دیگری عمل کرد ...
پاسخ:
و علیکم السلام ... از بذل توجه و اظهار نظر تان بسیار سپاسگزارم ... در فقه قاعده ایی هست بنام "ملازمه" که می فرماید : کلما حکم به العقل حکم به الشرع"معنای این قاعده آن است که هر گاه عقل به صورت مستقل فعلی را حسن یا قبیح دانست یا فعلی را دارای مصلحت و مفسده دانست ، کشف می کنیم که شارع مقدس نیز نسبت به آن فعل، حکم امر یا نهی دارد. از این حکم عقلی به آن حکم شرعی منتقل می شویم . لذا سعی تلاش این بنده در همین است که پیوند بین مسائل شرعی و عقلی همواره حفظ و رعایت گردد. چرا که داعیه جمهوری اسلامی این مدعاست که قوانین آن مستخرج از شارع مقدس است . پس بنظرم  هرجا بحث عقلانیت مطرح است بحث شرع هم مطرح است چرا که از منابع فقه شیعه پس از "کتاب و سنت" که تلویحا" شرع هستند عقل و اجماع قرار گرفته اند که هردو مبنای عقلی دارند؛ یکی عقل فردی و دیگری عقل جمعی؛ فلذا وقتی این مطلب خوب تبیین و تفهیم شود؛ دیگر مبالغه و اغراق منجر به افراط و تفریط در افعال و اقوال رنگ و قدرت خود را از دست داده و کمتر در باور و قبول هر راست و دروغی که منتسب به ایدئولوژی دینی می شود دچار سهو و خطا خواهیم شد.
در تکمیل فرمایشات سرکار عالی  نقل قولی مرتبط را  منعکس می کنم: دوستی در ذیل مباحثی چنین نوشته بود :"بنده در سال 91 توفیق داشتم به لبنان بروم. برای گروه ما هم فرماندهان حزب الله سخنرانی کردند و هم یک عضو عالیرتبه سفارت ایران در لبنان. جالب است که فرماندهان حزب الله از دقتها و برنامه ریزی های دقیق خود و رزمندگان حزب الله در مقابله با اسرائیل حرف می زدند و برخی تونلهای بسیار استراتژیک و البته سوخته را نشانمان می دادند ولی عضو سفارت؟ در هر دو سخنرانی خود با تفصیل به خواب یکی از رزمندگان در جنگ 33 روزه پرداخت و همان را عامل پیروزی معرفی کرد. وقتی ماجرای آن خواب را از فرماندهان حزب الله جویا شدم همگی اظهار بی اطلاعی می کردند. بنده منکر امدادهای الهی و یا ایثارهای خارق العاده نیستم ولی همه این امدادها پس از طراحی ها و برنامه ریزی های دقیق بوده. به علاوه به تفاوت عملیاتهای مختلف در زمانها و مکانهای مختلف نیز توجه کنیم."...
 لاجرم و ناگزیر باید پذیرفت آن راهبردی که منجر به پیروزی بر جبهه استکبار و صهیونیسم می گردد چیزی فراتر از اینی ست که مداحان دین و راویان نور! ما دارند با آب و تاب و اغراق به اصطلاح خودشان فرهنگسازی می کنند . به قول شهید حسن باقری: "باید بخود جرات داد... این نوع جنگیدن بدرد نمی خورد... استراتژی این جنگ باید عوض شود" .... روحش شاد
باتشکر از حضور موثر سرکار عالی در تکمیل و تبیین این مبحث .... زنده باشید
وفقکم
خیلی دقیق بود 

ممنون
پاسخ:
سلام و تشکر ؛ اولا" بخاطر حضورتان در سره و ثانیا" برای اظهار لطف و نظرتان .... زنده باشید
وفقکم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">